گردشگری ایران

جشن تیرگان

جشن تیرگان

تیرگان0

تیرگان جشن تیرگان در تیر روز از تیرماه برابر با 13 تیر در گاهشماری ایرانی برگزار می شود. این جشن درگرامی داشت تیشتر (ستاره ی باران آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام می‌پذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان‌کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است.

تیرگان 32

همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است. در باورهای مردم، درباره­ جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا تیشتر می­باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره­ جوانی پانزده ساله در می­آید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخ­های زرین و در ده روز سوم به چهره­ اسبی سپید و زیبا با گوش­های زرین. تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می­رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روب­رو می­شود.

تیرگان34

این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی­خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می­خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می­جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می­گردد و آب­ها می­توانند بدون مانعی به مزرعه‌­ها و چراگاه­ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی­خواستند به این سو و آن سو راند، و باران­های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.

تیرگان 321

روایت دیگر نیز درباره­ آرش کمانگیر اسطوره و قهرمان ملی ایرانیان است و اینکه میان ایران و توران سال­ها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی می­خورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی می­دهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا می­افتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در می­آیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد می­پذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کنند هر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچ­یک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند.

تیرگان 3

آرش در میان ایرانیان بزرگ­ترین کماندار بود و به نیروی بی­مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می­کرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته‌است و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد.

تیرگان 432

او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و کژی­ای در وجودم نیست، ولی می­دانم چون تیر را از کمان رها کنم همه­ی نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد.

تیرگان 35

آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بی­جان بر زمین افتاد (درود بر روان پاک آرش و روان­های پاک همه­ی سربازان ایرانی). هرمز، خدای بزرگ، به فرشته­ی باد (وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد.

تیرگان 342

تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می­رفت و از کوه و در و دشت می­گذشت تا در کنار رود «جیهون» بر تنه­ی درخت گردویی که بزرگ­تر از آن در گیتی نبود؛ نشست. آنجا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال به یاد آن جشن گرفتند.

 

تیرگان 456 تیرگان 2374 تیرگان تیرگان 34 تیرگان 2 تیرگان 09 تیرگان 492

 
 منبع :رسانه مجازی نگاه
 
 
 

منتشر شده

در

,

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *