ایلام اگر چه در قلمرو سیاسی فعلی و در گستره دنیای اطلاعات و اطلاعرسانی سرزمینی بسیار کوچک مینماید، اما هنوز هم شاهد تمایزات فراوانی با دیگر گروهها از نظر آداب و رسوم، عرفها و سنتها در همین قلمرو کوچک هستیم. اگر چه لباس، خود بخشی از فرهنگ است، ولی به واسطه ارتباطات و تعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یکنواختی گرایش یافته و تفاوتها به مراتب بسیار کمتر از گذشته شده است، به شکلی که لباس مردان با چشمپوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوتهای اندکی دارد که به سختی به چشم میآید.
از منظری دیگر لباس مردم استان ایلام اگر چه آن اهمیت و ارزش فرهنگی و اجتماعی گذشته خویش را به مقدار زیادی از دست داده و در سایه انواع و اقسام مُدها و مدلهای وارداتی به سوی یکنواختی گرایش یافته ولی هنوز میتوان به برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن در بین گروههای قومی ایلامی اشاره کرد. در گذشته نه چندان دور جنس مرغوب، نو بودن و بیش از هر چیز تزئینات لباس (به ویژه برای زنان و دختران) یکی از شاخصهای عمده برای تشخیص فرد از دیگران و قرار دادن وی در طبقه اجتماعی و جایگاه و موقعیت او در جامعه بود و با این ویژگیها به راحتی میتوانست حداقلی از موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه را باز شناخت. ولی با بهبود سطح زندگی مردم لباس معمولاً تا حدود بسیار زیادی این ویژگی خود را از دست داده است و تنها در موارد محدودتری میتواند چنین نقش و کارکردی را بازی کند. به عنوان مثال پوشیدن کُت و شلورا نشانه متشخص بودن و یا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفیه زرد رنگ به دور سر به وسیله مردان نشانه به حج رفتن آنان است.
تغییرات لباس در ایلام به مانند سایر عناصر و پدیدههای فرهنگی تابع متغییرهای فراوانی است و البته کمترین تغییرات را میتوان در نقاط عشایری و روستاهای دور افتاده مشاهده کرد و جالب اینکه در این نواحی مردم هنوز برای لباس سنتی خود احترام خاص قایل بوده و به راحتی تن به مُدهای وارداتی نمیدهند.
پوشاک زنان ایلامی
رنگهای متنوع، جنسهای مرغوب، زیورآلات، آویزها، منجوقکاریها، مهرهها و سایر تزئینات لباس زنان که آذینبند پوشاک زنان ایلامی است در واقع معرف شخصیت، منزلت و جایگاه زن و حتی نشانگر سن و تا حدودی هویت قومی او نیز هست. در گذشته نه چندان دور (و در حال حاضر در برخی نقاط عشایری و روستایی دور افتاده) جنس مخمل لباس و آویزهای قروشی برروی بالاپوشهای زنان معمولاً نشانه ثروتمندی و همینطور تعلق به خانواده طبقه بالای جامعه (به ویژه از نظر اقتصادی) بود.
حداقل تمایزات و مشخصات ویژهای که از لباس زنان در استان ایلام در حال حاضر جلوهگر است، تفاوتهایی است که در جنس، رنگ و شکل لباس بین گروههای سنی (کهنسال، میان سال و جوان ) و تقریباً در سراسر استان دیده میشود. در ذیل فهرستوار به پوشاک زنان ایلامی و با چشمپوشی از اندک تمایزات اشاره میشود:
سرپوش یا «سَروَن» (Sarwan ) : در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن در دوطرف صورت آویزان میکردند و به آن «چَتر » (Čatr) میگفتند و این عمل صرفاً برای زیبایی بوده و بقیه موی سر کاملاً پوشانیده میشد. «سرون» نوعی پوشش سر برای زنان است که در برخی نقاط مانند شیروان چرداول، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشکل از کلُاه یا عرقچن، یک یا دو عدد «گُل ونی» (گُل بندی = آذین یافته با گُل) و گاهی «هَبَر» و یا نوعی چفیه سیاه رنگ رگهدار است که به دور عرقچن بسته شده و حجم برزگی را تشکیل و مقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان میشود.
عرقچن یا «کِلاو »: نوعی کلاه زنانه است که در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولا از پارچه نخی سفید رنگ و گاه به رنگهای دیگر است که مقدار کمی از سر را میپوشاند و هیچگاه به تنهایی به کار نمیرود و سایر سرپوشها روی آن بسته میشوند. هرگاه که عرقچن یا کَلاو منجوق دوزی شده باشد سرپوشهایی که بر روی آن بسته میشود به حداقل ممکن میرسد تا زیبایی آن بیرون بماند.
گُل وَنی : نوعی سرپوش از جنس حریر ، ابریشم و یا نخی است که در اندازههای مختلف کوچک و بزرگ تولید میشود و جنس آن نازک است و زمینه مشکی دارد و با گل و بوته و نقشهای ساده اسلیمی در رنگهای سفید و قرمز یا سبز و گاهی هم نارنجی، آبی و زرد تزئین شده است. در بیشتر نقاط استان به غیر از نقاط جنوبی با شیوههای تقریباً مشابهی از «گُل وَنی » برای پوشش سر استفاده میشود و گاهی به مانند روسری و یا بر روی عرقچن و یا با بستن دو عدد یا بیشتر آنها به همدیگر یک سرپوش بزرگتر تشکیل میدهند. در مناطقی مانند شیروان چرداول، ملکشاهی و قسمتی از ایوان آن را به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روی آن به دور سر میبندند. گاهی به گُلونیهای بزرگ «سَرونَ » و یا «علی خانی» نیز میگویند.
تا کاری: نوعی سرپوش زنانه که از جنس حریر و یا نخی مربع شکل و بزرگ و از گُلونی ضخیمتر است . زمینه آن سیاه و دارای خطوط باریک به صورت رگههای نازک قرمز تیره و یا سبز است و دارای ریسه در حایشه. وقتی به دورسر بسته میشود حجم بزرگی را دایرهوار حول سر ایجاد میکند و مقداری از اضافه هر دو سر آن به پُشت سرآویزان میشود و معمولاً زیر آن و برای پوشاندن طرفین صورت و موی سر از گلونی که زیر آن قرار دارد استفاده میشود. این نوع سرپوش عموماً در منطقه آسمانآباد و هلیلان در شهرستان شیروان چرداول و شهرستان ایوان استفاده میشود.
هَبر : یک نو سرپوش مشکی و از جنس مخمل است که سه گوش بوده و دو گوشه آن بلند و مقداری باریک است، حاشیه هَبَر دارای منگوله سیاه رنگ است و هنگام بستن به دور سر، منگولهها در چند ردیف، طرفین و جلوی سر را زینت میبخشند. پیش از بستن هَبَر از گل ون استفاده میشود، به این صورت که گلونی را به صورت مثلثی در آورده و روی سر میاندازند و سپس هَبَر را روی آن به دور سر میبندند. استفاده از هبر در شهرستانهای شیروان چرداول، ایوان، مهران، ایلام و برخی نقاط دیگر استان به صورت محدود مرسوم است.
مَقنا یا مَقنَه : پارچهای تقریباً نازک و مشکی ( و گاه به رنگهای دیگری مانند قهوهای، سبز تیره، خاکستری و…) که عرض آن حدود 70 سانتیمتر است و بیش از 5/1 متر طول دارد.دو قطعه است که از کناره و در جهت طول به هم بافته شدهاند مقنا سرپوش ویژه زنان عرب زبان بوده و از این مناطق وارد دیگر نواحی استان شده است و به علت راحتی و پوشاندن تمام سرو گردن و قسمتی از سینه و مشکی بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان میان سال و مسن بیشتر نقاط دیگر استان قرار گرفته و میرود تا به تدریج جایگزین سایر پوششهای زنانه شود.
زنان یک سر مقنا را روی سر گذاشته و مابقی آن را به دور سر و گردن تا سینه میپیچند و در نهایت برای آنکه باز نشود به آن سنجاقی میزنند. زنان میان سال و مسن بیشتر از رنگ مشکی استفاده میکنند و رنگهای دگر ویژه دختران وزنان جوان است. بیشترین استقبال از مقنا در شهرستانهای مهران، دهلران، دره شهر و آبدانان است.
روسری یا «بان سری » : روسری همان پارچه رنگی و گلدار و در رنگها و طرحهای مختلف است که در بیشتر نقاط کشور رایج بوده و امروزه تقریباً تمامی دختران و بسیاری از زنان جوان و خصوصاً در نقاط شهری و پر جمعیت استان از آن و به تنهایی استفاده میکنند.
قَترهَ (Qatra ) : نوعی چادر زنانه است که برخلاف چادرهای مرسوم دیگر نقاط کشور اولاً بسیار بزرگتر بوده وثانیاً دارای مقداری آستین گشاد است که با عبور دادن دستها از آن راحتتر کنترل میشود. جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشکی و از پارچههای ساده و بدون نقش است. در برخی مواقع به حاشیه جلو و کناره آستینها نوعی بافت مثلی و تا حدودی ریسه مانند دوخته میشود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده و از این ناحیه وارد دیگر نقاط استان شده است و در حال حاضر بالا پوش تقریباً تمامی زنان عشایری و روستایی وبرخی زنان میان سال و کهنسال شهری ایلام است. مابقی زنان و بیشتر دختران نیز از چادر معمولی به جای قتره استفاده میکنند. رنگ چادر نیز مشکی بوده و چادرهای رنگی و گلدار بیشتر توسط دختران نوجوان و یا به صورت محدود در برخی نقاط و یا به عنوان چادرشب استفاده میشود.
کَمَر چین : تا چند دهه پیش بالاپوش عمده بیشتر زنان ایلامی خصوصاً در نواحی شمالی و مرکزی نوعی پالتو زنانه به اسم «کَمَرچین » بود که به علت استفاده فراوان از نوارهای زربافت در تزئین آن از زیبایی خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نیز به همین خاطر باشد. جنس کمرچین از مخمل در رنگهای قرمز، جگری، سبز، سرمهای و مشکی بوده و دارای آستین بلند، جلوباز، (عیناً شبیه پالتو مردانه) و جیب با دهانه کج در طرفین و کمربندی از جنس خود است. کمرچین بسته به سن و موقعیت مالی زن ممکن بود از تزئینات بیشتری برخوردار باشد. چنانچه زن در سنین میان سالی و یا کهنسالی بود از رنگهای سنگین ( مشکی و سرمهای) استفاده میکرد. امروزه استفاده از کمر چین نزد زنان ایلامی تقریباً منسوخ شده و فقط در معدود نقاط دور افتادهای مانند ملکشاهی زردلان و جاهای دیگر توسط پیرزنان در فصل سرما پوشیده میشود و آخرین رمقهای خود را میگذارند و قَتَره و بلوزهای جدید جای آنرا پر کرده است.
یَل : نوعی کُت زنانه و از جنس مخمل بوده و تزئینات اندکی مثل کمرچین دارد. موارد استفاده از آن نیز به مانند کمرچین نزد زنان این نواحی است. یل دارای جیب در طرفین بوده و آستین دار است و دگمههایی برای بستن جلو آن تعبیه شده است.
کُلَنجَه: کُلنجه نوعی دیگر از بالاپوشهای زنان است که از نظر رنگ، جنس، دوخت و تزئینات و کاربرد عیناً مانند کمرچین است، با این تفاوت که فقط اندازه آن کمتر بوده و تا حدود زانو میرسد و در مناطقی که کمرچین کار برداشته مورد استفاده بوده است.
سُخمَه : نوعی بالاپوش دیگر است که از مخمل و یا گاهی پارچههای رنگ دیگر و در رنگهای شاد و روشن مانند قرمز، جگری، سبز و مانند اینها دوخته میشود. فاقد آستین بوده و کاملاً شبیه جلیقه است. در سُخمه حداکثر تزئینات به کار رفته. بیشتر این تزئینات که شامل انواع آویزهای نقرهای و سکه میشود، جلو و حتی پشت آن را فرا میگیرد و از این لحاظ در گذشته توسط دختران و زنان جوان پوشیده میشد. سخمه بیشتر جنبه تزئینی برای مراسم داشته و زنان مسن و کهنسال هرگز از آن و خصوصاً با تزئینات استفاده نمیکردند. سخمه در بیشتر نقاط استان به غیر از قسمتهای جنوب دهلران و قسمتهایی از مهران رواج داشته ولی امروزه به ندرت در نقاط دور افتاده روستایی و عشایری کاربرد دارد.
به علت وارد شدن انواع واقسام بالاپوشهای زنانه و رواج یافتن آنها امروزه بیشتر زنان و دختران ایلامی خصوصاً در نواحی شهری و پر جمعیت از بلوزها و بالاپوشهای مختلف موجود در بازار استفاده میکنند.
کِراس یا شَو: همان پیراهن بلند و آستیندار زنانه است که بیشتر زنان روستایی و عشایریی و قسمتی از زنان شهری نیز به عنوان تنپوش از آن استفاده میکنند، این پیراهن بلند بوده و تا روی پاها میرسد و گاهی در ناحیه کمر مقدار تنگ میشود ولی پائین آن کاملاً گشاد است و بسته به سن زن یا دختر رنگ و جنس آن تفاوت میکند، به شکلی که تقریباً تمامی زنان کهنسال و حتی برخی از میان سالان تمایل شدیدی به پوشیدن پیراهنهای با رنگ سنگین و خصوصاً سرمهای و تیره دارند و آن را نشانه سنگینی و بزرگسالی میدانند، در برخی تقاط استان مانند جنوب دهلران و هلیلان روی سینه پیراهن مهرههایی به عنوان تزئین نصب میکنند.
شِوال : به طور کلی شلوار محلی زنان ایلام به دو فرم عمده است، یک شلوار کُردی که معمولاً از جنس تیترون و نخی به رنگ تیره است و در قسمت بالا و رانها گشاد بوده و به طرف ساق پا باریک شده و درقسمت کمر به وسیله کش محکم میشود، فاقد هرگونه تزئین بوده و گاهی در طرفین جیب درونی دارد. این نوعی شلوار عمدتاً در مناطق عشایری و روستایی استان خصوصا نواحی شمالی، مرکزی، قسمتهای از دره شهر، آبدانان و شمال دهلران و برخی نقاط مهران استفاده میشود و تنها تفاوتی که با شلوار مردان دارد این است که محل دوخت جای کِش آن به بیرون است و این نشانه برای مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است.
نوع دوم که بیشتر به «بیجامه» معروف است از جنسهای مختلف و گلدار بوده و فاقد جیب است، با کش در قسمت کمر محکم میشود و در برخی نقاط مثل مهران، دره شهر و جنوب دهلران قسمت پائین و ساق پا را تنگ کرده و برخی تزئینات مثل نوار زری و غیره را به آن میافزایند.
قیوَن : پارچهای بلند و یک رنگ که از آن به عنوان شال کمر استفاده میشود و امروزه در نقاط عشایری و روستایی برخی نقاط استان به صورت محدود خصوصا در فصل کار کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد.
کفش : امروزه همه زنان و دختران از کفشهای چرمی و یا لاستیکی موجود در بازار استفاده میکنند، در حالی که در گذشته از نوعی کفش به نام «کِلاش » که در محل بافته میشد، استفاده میکردند.
پوشاک مردان ایلامی
نگرش مردان ایلام به لباس خود به شیوه ای است که بایستی نشانگر مردانگی ، بزرگ منشی و موقعیت اقتصادی و حتی اجتماعی وی در جامعه باشد. این روند در نقاط شهری و پر جمعیت گرایشی به سوی البسه گران قیمت و وارداتی میباشد. در حالیکه در نقاط عشایری و روستایی که هنوز پای بندی به سُنتهای تا حدودی زیادی برقرار است ،توجه به لباس محلی ولی از نوع مرغوب و آراستهی آن هنوز از دلگرمیهای مردان است .بکار بردن هر گونه تزئنیات در لباس مردان مطرود بوده و آنرا ویژهی زنان میدانند قلمرو تقریباً کوچک فعلی استان ایلام با جمعیت آن شرایطی را فراهم آورده که معمولاً بیشتر عناصر لباس از گروههای همسایه اقتباس گشته و با معدود تغییراتی در پاره ای مواقع در این دیار ماندگار گردد . تفاوتهای اساسی در لباس مردان تنها بین عرب زبانان جنوب استان که خود به استان خوزستان متصل میباشد دیده میشود وسایر نقاط استان این تمایزات آنقدر اندک است که در پاره ای از موارد به چشم نمیآید. و این تفاوتها نیز به مرور زمان در حال تغییر به سوی همسانی میباشد. بطور کلی لباس جمعیت شمالی و مرکزی استان تا حدود زیادی متاثر از استان کرمانشاه که خود نیز از کُردان میباشند بوده و قلمرو شرقی وجنوب شرقی استان نیز به مقدار زیادی از پوشاک لُرها طی ایام استفاده نموده اند با این توصیف عمدهترین پوشاک مردان ایلامی از این قرارند :کِلاو = کُلاه : بغیر از کلاههای وارداتی گوناگونی که عموماً برای محافظت از سرما و یا گرما در فصول مختلف بعضاً بکار گرفته میشود بسیاری از مردان ایلامی از نوعی کلاه یا عرقچن کوچک استفاده میکنند که از جنس پارچه نخی سفید ، یا راه راه و بعضاً مشکی راه راه بوده و بر روی آن چفیه میبندند. این نوع عرقچن در نقاط مرکزی ، شمال و شرق استان و آنهم بیشتر در نقاط عشایری و روستایی بکار برده میشود .والبته تنها مردان بزرگسال و کهنسال بیشتر از آن استفاده کرده و سایر مردان تنها گاهی چفیه به تنهایی به سر میبندند.
لَچِگ یا چفیه :چفیه یکی دیگر از سر پوشهای مردان است که عموماً وارداتی بوده و در اشکال مختلف مانند سفید ، سفید راه راه ، مشکی راه راه و گاهی زمینه سفید و رگههای قرمز یا سبز و بعضاً دارای ریسه دار کناره میباشند که بیشتر به تنهایی به دور سر بسته میشوند نوعی چفیه با زمینه مشکی و خطوط بسیار نازک قرمز تیره ، سبز با کناره ریسه دار وجود دارد که بیشتر در شهرستان ایوان و دهستان آسمان آباد شهرستان توسط مردان برای پوشش سر بکار میرود و همراه عرقچین میباشد. این چفیه بیشتر در شهرستان اسلام آباد که با آنان هم مرز است استفاده دارد بیشتر کسانیکه به حج میروند از نوع چفیه با زمینه کرم و گلهای بوته و برگ اسلیمی زرد طلایی که مخصوص کشور عربستان است، استفاده میکنند که نشانهی حج رفتن آنان بوده و نوعی موقعیت اجتماعی فرد را نیز نشان میدهد .
فَرَجِی یاکَرَک کَپنَک : نوعی بالاپوش مردانه و از جنس کرک میباشد که عمدتاً در نواحی عشایری برای فصل سرما مورد استفاده قرار میگیرد و مانند پالتو بلند بوده و دارای آستین غیر کاربردی میباشد و زیر آستینها سوراخی برای عبور دستها تعیبه شده است.
سُخمه : عنیاً مانند « فَرَجی » بوده لیکن مقداری اندکی آستین داشته بسیاری کوتاهتر از آن میباشد. رنگ فرجی وسُمخه به نوع کُرک بستگی دارد.
عَبا : پارچه ای نازک و توری مانند و در رنگهای تیره و سنگین وبلند میباشد که ویژه سادات وعرب زبانان جنوب استان میباشد و نوع دیگر آن که به «قَترَه » نیز معروف است از نخ پشم گوسفند و یا پشم شتر ( بشتر ) توسط زنان محلی بافته میشود و در شهرستان مهران بشتر مورد استفاده قرار میگیرد .
خُفتان : نوعی پالتو مردانه و از جنس مخمل مشکی یا سرمه ای است که معمولاً فاقد هر گونه تزئینات بوده وجیب در طرفین دارد و در گذشته مورد استفاده مردان به عنوان بالاپوش بوده است و عیناً شبیه «کَمَر چین ) زنانه میباشد با این تفاوت که فاقد هر گونه تزئینات میباشد .
شِوال: شلوار مردان (بویژه در نقاط عشایری و روستایی) از جنس تی ترون و امثالهم و همواره تک رنگ میباشد و در قسمت باسن ورانها کاملاً گشاده و در پائین هم باریک میشود. به شکلی که برای هر شلوار چند برابر نیاز واقعی پارچه بکار برده میشود و در گویش محلی به آن «شِوال جافی » یا «شِوال کُردی » میگویند. در نقاط شهری و پرجمعیت درصد مردان استفاده کننده از این شلوار بسیار کم میباشد .
کِلاش: کلاش نوعی کفش (امروزه مردانه و در گذشته هم مردانه و هم زنانه ) است که توسط مردان با نخ پنبه و جوال دوز به شیوه ای خاص روی یک قطعه لاستیک پهن به اندازه کمی بزرگتر از کف پاها بافته میشود. این لاستیک از روده داخلی چرخهای کهنهی اتومبیل تهیه میگردد. و امروزه در برخی نقاط عشایری و روستایی مورد استفاده قرار میگیرد.سایر پوششهای بدنی مردان و زنان ایلامی تقریباً همانهایی هستند که در سراسر کشور به صورت پوشاک در بازار عرضه و مورد استفاده قرار میگیرند .
دشداشه: نوعی پیراهن بسیار بلند وآستین دار میباشد که معمولاً در قسمت گردن چند دکمه داشته و گشاد و تا روی پاها میرسد و از جنسهای مختلف ولی عموماً تک رنگ و نازک میباشد که صرفاً توسط عرب زبانان جنوب استان و یا مهاجران از عراق مورد استفادهی مردان میباشد.
دیدگاهتان را بنویسید