شکی در این نیست که گردشگری را می توان یکی از ارکان اصلی اقتصاد یک کشور به شمار آورد که پرداختن به آن می تواند فواید بسیاری را در برداشته باشد .گردشگری ایران مفهومی است آشنا نه برای من بلکه برای بسیاری از ماها و همچنین نگاهها به گردشگری ایران متفاوت است و اون چیزی که بسیار بارز است نگاههای مثبت و منفی به مقوله گردشگری ایران است.گفتم گردشگری ایران موضوعی است که بارها و بارها در مورد آن با هم صحبت کردیم ولی اینبار اینطور می گوییم وقتی وارد گردشگری می شویم همان ابتدا کلمه گردشگری برایمان جالب و جذاب است چرا که می دانیم به موجب آن خاطره خوشی در ذهنمان ایجاد خواهد کرد و این نگاه ،نگاهی است مثبت برای فرد عامی که از بیرون به آن نگاه می اندازد اما این نگاه مثبت برای من و ماهایی که به گردشگری علاقه مندیم و دوست داریم راهمان،فعالیتمان یا شغلمان مرتبط با گردشگری باشد خاطره خوبی در ذهنمان ایجاد نمی کند مدتی قبل با یکی از بزرگوارانی که تازه وارد عرصه گردشگری شده بود و به نوعی می توان به عنوان کارآفرین از آن یاد کرد دیداری داشتم و وقتی پای صحبتش و اشتیاقش نشستم و تلاشش را نظاره کردم،برایم بسیار جذاب بود ولی می دانستم که زمانی نه چندان دور امیدش،رویایش به ناامیدی تبدیل خواهد شد بعد از چند ماهی مجددا این افتخار نصیب من شد و با او مجددا دیداری داشتم اون اشتیاق اولیه در وجودش نبود ولی خوشبختانه ناامید هم نشده بود و حتی این عدم اشتیاق را در وجود کسی که سالهاست در این عرصه فعالیت می کند نیز دوچندان دیدم و اینجاست که نمیتوانم مثبت و منفی بودن گردشگری را از هم تفکیک کنم.
شاید صحبت های بالای من نشان از ناامیدی من از گردشگری کشورم می باشد اما نمیتوانم بگویم تمام ما نگاهمان شبیه به من است و در حقیقت بنده چالش هایی را بیان کردم تا شاید شما راهکاری دارید که می توان به این اوضاع نا به سامان گردشگری کمکی کرد و سوال من در آخر از شما این است چه بر سر گردشگری کشورمان ایران آمده و چطور می توان احیایش کرد ؟؟!! راه حل شما چیست؟؟!!
نویسنده: مرضیه فلاح زاده
ته نوشته: این نوشته فقط یه دل نوشته ای از من نوعی هست و درستی یا نادرستی آن به قضاوت و نظر خوانندگان و ما هیچ اجباری برای قبولاندن نوشته هامون به خوانندگانمون نداریم.
دیدگاهتان را بنویسید