گردشگری ایران

ایل سنجابی

ایل سنجابی یکی از ایل‌های کرد ایران در استان کرمانشاه است.

محل زندگی

از مناطقی که این ایل در کرمانشاه در آن حضور داشته یا دارند می‌توان به شهر قصرشیرین، دشت مایدشت کرمانشاه و مناطقی از اورامان اشاره کرد. مناطقی از کشور فعلی عراق نیز در ایام قدیم جزء مناطق ایل سنجابی محسوب می‌شده‌اند.

دلایل نام‌گذاری

این ایل به لحاظ مجاهدت‌های ملی و تلاش‌های وطن دوستانه مردم آن معروف است. این ایل سابقه مجاهدت‌های طولانی در برابر ارتش‌های متجاوز روسیه تزاری، عثمانی و انگلستان را دارد. بنا به روایتی نیز نام این ایل از یکی از مجاهدت‌های آن می‌آید. بنا بر این روایت، گفته شده که افراد این ایل در نبرد ایران برای بازپس گیری هرات (اکنون در کشور افغانستان قرار دارد) در دوران قاجار، بالاپوشی از پوست سنجاب در بر داشته اند و از این رو با نام سنجابی‌ها معروف شده اند. در ادبیات ایران نیز سنجاب‌پوش و سایر ترکیبات این واژه به چشم می خورد که به لباس گرانبها یا فرش گرانبها اشاره دارد و از البسه شاهان و افسران دوران کهن بوده است چنانکه حافظ شیرازی در بیتی می‌گوید:

 

خفته بر سنجاب شاهی، نازنینی را چه غم!        گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

تیره‌ها

دلایل پیوستگی تیره‌ها

این ایل از ۱۵ طایفه تشکیل شده‌است و زندگی مردم آن بر حسب زندگی عشایری است. مهمترین مسائل در زندگی اجتماعی عشایر قدیم چند مسئله بوده‌است:

محل و مرتع مشترک برای چراگاه احشام و ترتیب تقسیم و توزیع ادواری آن بین طوایف و تیره‌ها.

مسئله خدمت سربازی بر حسب نبیچهٔ قدیم.

دفاع از موجودیت ایل در برابر طوایف دیگر.

این مسائل بعلاوه تجانس زبان و مذهب عوامل به هم پیوستگی طوایف سنجابی بوده‌اند. عده‌ای از مردم ایل سنجابی به مذهب اسلام (سنی و شیعه) و عده‌ای دیگر نیز به آیین اهل حق(یارسان) اعتقاد دارند.

(به طور خلاصه) تیره‌های سنجابی:

چالابی (به لهجه محلی چالاوی)

اللهیارخانی (اللهی خانی)

دولتمندان و دستجه

دارخور

صوفی

خسرو

کُل‌کُل

جلیلوند (به لهجه محلی جِیله‌وَن)

سیمینوند (سیمینه‌ون)

باقی (باغی)

سرخاوند

عباسوند (هواسه‌ون)

کاکاونزگه

شامگه

پیرعلی (پیرالی)


چهار تیره اول یعنی چالابی‌ها، اللهیارخانی، دستجه و دارخور با بعضی تیره‌های دیگر که اکنون پراکنده‌اند به نام‌های رهبروند و بیه‌جشنیان و مکه‌وند و مجریلان از طوایف فارس بوده‌اند. سه تیره صوفی، خسرو و کُل‌کُل که جمعا دالیان یا دیالیان نامیده می‌شوند، از حدود شهر زور و کناره‌های رودخانهٔ دیاله آمده‌اند. تیره‌های سیمینه‌وند، جلیلوند، سرخاوند و سرخکی (سورکی) که به خرده دسته مشهور شده‌اند، اصلا از طوایف لرستان بوده‌اند. خانواده باقی (یا باغی) خود را از اصل عرب می‌دانند، اگر چه تکلم عربی را به کلی از یاد برده و با سایر طوایف سنجابی همزبان هستند. درباره تیره عباسوند که از تیره‌های بزرگ سنجابی بوده و اکنون کوچک شده‌اند، می‌گویند که در اصل ساکن ذهاب بوده و مذهب تسنن داشته و در دوره سید یعقوب جد اعلای سادات گوران وارد طریقه اهل حق (یارسان) شده و به دهات کنونی خود در مغرب سنجابی آمده‌اند. چالابی‌ها و اللهیارخانی‌ها از یک اصل هستند و تیره خوانین سنجابی محسوب می‌شوند. درباره نام چالابی دو روایت وجود دارد: نخست آنکه تحریف شده کلمه چلبی است که گویا تیره‌ای از اکراد ناحیه فارس بوده‌اند. دوم آنکه ممنسوب به محل معروف به چالاب بکر از محال کرند است که مسکن اولیه آنها هنگام مهاجرت به ناحیه کرمانشاه بوده است و از طرف دیگر بنا به روایتی که نسل بعد نسل منتقل شده و اعتبار آن قابل تضمین نیست، چالابی‌ها خود را از نسل کردان شبانکاره و دیالمه فارس می‌دانند. اجداد تیره پیرعلی از همدان آمده‌اند.

(به طورکامل )تیره‌های سنجابی:

 

تیره چه‌لاوی یا چالابی

 

تیره چه‌لاوی و به‌اصطلاح فارسی چالابی، به چال‌آب منسوب است. مردم این تیره بر این باور هستند که چون در آغاز این تیره در چه‌لاوبکر بیوه نیج ‌که از نواحی ایل گوران در شمال کرند است، ساکن شده‌اند و بعد به این نواحی آمده‌اند، آنان را به اسم محل اقامت قبلی‌شان چه‌لاوی نامیده‌اند. بعضی دیگر این نام را مأخوذ از جائی که تیره‌ای از ایل قشقائی فارس است، دانسته‌اند. نخستین رؤسای اتین تیره دو برادر به‌نام‌های منوچهر و الله ‌یار بوده‌اند. بعدها از این دو برادر دو تیره اللهی‌خانی منسوب به الله ‌یارخان و تیره چه‌لاوی از پسران و اخلاف منوچهر تشکیل می‌شوند.

منوچهر دارای سه فرزند به‌نام شیخله (شیخ‌علی)، ذوالفقار و خوبیله (خوب‌یار) بوده است. پسران شیخله به‌نام برخوردار و بختیار و پسران ذوالفقار، خدامروت و خدارحیم بوده‌اند و پسر خوبیله، ابراهیم‌آقا نام داشته است. نخستین افراد سرشناس این تیره در فارس به‌ویژه شیراز زندگی می‌کرده‌اند و چالابی‌ها خود را از نسل کردان شبانکاره و دیالمه فارس می‌دانند. که به‌علت نامعلومی آنان را به کرمانشاهان کوچانده‌اند. این تیره به چهار طایفه: بختیار، برخوردار، خدامروت و خدارحیم تقسیم می‌شده‌اند.

– طایفه بختیار:

بختیار، رئیس این طایفه دارای ملک و زمینی نبوده و در املاک دیگران زراعت می‌کرده است و دو پسر به‌نام حسن و ابراهیم‌‌خان داشته است.

حسن‌خان نیز در ابتدا همانند پدر در املاک دیگران به امر زراعت اشتغال داشته و از رعایای ایل زنگنه بوده است. به مرور زمان ثروتمند می‌شود و املاکی حدود کنونی دهستان سنجابی می‌خرد و در زمان حکومت حسام‌السلطنه در کرمانشاه، حاکم مستقل سنجابی می‌شود.

حسن‌خان حدود ۸۰ سال عمر کرد و محل اقامت او در ییلاق روستای باوان و در قشلاق بیشتر اوقات در تنگ آب بوده است. پسران او محمدرحیم‌خان، آقاخان، خدامرو‌ت‌خان، خسروخان و شیرمحمدخان صمصام‌الممالک بوده‌اند.

ابراهیم‌خان دومین پسر بختیار ساکن روستای علی‌حسن بوه و دو پسر به‌نام عباس‌خان و فتح‌الله‌خان داشته است.

 

– طایفه برخوردار:

برخوردارخان جد طایفه برخوردار، دارای ۵ پسر به‌نام مای‌خان (مهدی‌خان)، کرم‌خان، حیدرخان، همه‌خان و رستم‌خان بوده است.

علی‌اکبرخان فرزند مای‌خان مدتی حاکم سنجابی بوده و رتبه میرپنجی داشته است. در سال ۱۳۰۲ هـ.ق. در ۶۵ سالگی فوت کرده است. پسرانش حبیب‌الله‌خان، اسدالله‌خان، امان‌الله‌خان، شهبازخان و کریم‌خان بوده‌اند. کرم‌خان دو پسر به‌نام شاه‌مرادخان و درویش‌خان داشته است.

حیدرخان دارای پنج پسر به‌نام علی‌مرادخان، نقی‌خان، پاشاخان، الله‌ مرادخان و درویش‌خان بوده است. حیدرخان در سال ۱۳۰۶ هـ.ق. در ۶۰ سالگی فوت کرده است.

 

همه‌خان دارای فرزندی به‌نام مامه‌خان بوده است. مله همه‌خان یعنی گردنهٔ همه‌خان، محلی در سنجابی است که منسوب به او می‌باشد. همه‌خان در سال ۱۳۰۳ هـ.ق. در ۷۰ سال درگذشته است.

رستم‌خان ساکن کبودخانی و جلبی بوده و در سال ۱۳۱۵ هـ.ق. در ۷۰ سالگی فوت کرده و پسری به‌نام داراب‌خان داشته است.

– طایفه خدامروت:

عزیزخان خدامروت ساکن روستای یاوان ۶۵ سال زندگانی کرده و در حدود ۹۷ سال پیش فوت کرده است. پسران وی آقاخان، نصورخان (نصرالله‌خان(، عالی‌خان (علی‌خان)، امیرخان و فرج‌الله‌خان بوده‌اند.

 

– طایفه خدارحیم:

خدارحیم دومین پسر ذوالفقارخان و جد طایفه خدارحیم در ۷۰ سالگی در سال ۱۲۳۷ ش. درگذشته است و ساکن روستای عمروآباد و بیراد بوده است، که بعدها خانواده او این روستاها را به کرم‌خان پسر برخوردار فروخته‌اند. خدارحیم سه پسر به‌نام تهماسب‌خان، اکبرخان و کمرخان داشته است.

تیره اللهی‌خانی یا اللهیارخانی

مردم تیره الله ‌یارخانی یا اللهی‌خانی از اولاد غریب شاه مشهور به هروشه‌خان می‌باشند. الله ‌یارخان جد افراد این طایفه دارای پسرانی بود که معروف‌ترین آنان علی‌خان نام داشته است. عشایر این طایفه در روستاهای جلوه‌گیره، کمینی شریف، کوریان گوره و قلعه گلینه
ساکن بوده‌اند.

تیره عباسوند یا هواسه ون

عباسوند از تیره‌های قدیمی ایل سنجابی است و اغلب در قسمت‌های خوش‌‌آب و هوای کوهستانی سنجابی زندگی می‌کنند. این تیره تا سال ۱۱۲۷ ش. ساکن ذهاب بوده و معتقد به مذهب تسنن بوده‌اند و در آن هنگام توسط یکی از سادات گوران به‌نام سید یعقوب پیرو اهل حق شده و سپس به‌سوی روستاهای کنونی سنجابی مهاجرت کرده‌اند.

بخشی دیگر از این تیره از شیراز آمده و با عباسوندهای ساکن ذهاب، این تیره را تشکیل داده‌اند. طایفه‌های مشهور این تیره عبارتند از: ملک علی‌خانی، سبزعلی‌خانی و باباخانی. درباره تیره عباسوند که از تیره‌های بزرگ سنجابی بوده و اکنون کوچک شده اند.

 

تیره باقی یا باغی

تیره باقی و به گویش محلی باخی به عبدالباقی‌خان منسوب است. طبق روایت خودشان اصلاً عرب بوده‌اند. سلطانی سواران، دسته حق نظرخانی، از تیره باقی بوده و این مقام در روزگار حکومت صمصام‌الممالک با میرزاخان نامی بوده است. پس از میرزاخان، محمودخان، سلطان شده و پس از او، بزرگان تیره به ترتیب درویش‌خان، اکبرخان و محمدولی‌خان بوده‌اند.

 

تیره سیمین‌وند یا سیمینوند

این تیره از مهمترین و معروف‌ترین تیره‌های سنجابی است. مردان آن به رشادت و شجاعت معروف بوده‌اند. بزرگ و کدخدای آنان در ابتدای تشکیل و استقلال ایل سنجابی، بهرام‌بیگ بوده و پس از او، کدخدائی به پسرش سهراب‌خان رسیده که از رشیدترین سواران سنجابی به‌شمار می‌رفته و داستان‌های شجاعت او هنوز در بین عشایر سنجابی ضرب‌المثل است. پس از سهراب‌خان پسرش اکبرخان و پس از وی باباخان و سعیدخان پسرانش کدخدا بوده‌اند. مردان نامی و سلحشور دیگر این تیره کدخدا یوسف‌خان و شیرخان برادر اکبرخان بوده‌اند. شیرخان در جنگ جهانی اول، در جنگ با روس‌ها کشته شده است. کدخدایان و بزرگان بعدی این تیره، سهراب‌خان پسر باباخان و جهانبخش‌خان پسر سعیدخان و علی‌خان پسر یوسف‌خان بوده‌اند.

 

تیره جلیل‌وند یا جِیله وَن

تیره جلیل‌وند از تیره‌های مهم ایل سنجابی است .کدخدا و بزرگ آن در ابتدا امرعلی‌آقا و پس از او پسرش سلیم‌خان از سواران رشید و مردان باغیرت ایل سنجابی بوده است. کدخدا و بزرگ آنان در سال ۱۳۲۷ ش. علی پسر کدخدا سلیم‌خان بوده است.

 

 

تیره سرخکی

کدخدای این تیره، نورعلی‌خان و پس از او پسرش رضاعلی‌خان بوده سپس با قریب‌خان پسر رضاعلی خان بوده است. عشایر سنجابی می‌گویند چند سال پیش در مجلسی کتاب نادر و توپال را که منظومه‌ای کردی و ملی درباره جنگ نادرشاه با نوپال پاشای عثمانی است، می‌خوانده‌اند. هنگامی‌که خواننده به نیمه کتاب می‌رسد، یکی از کدخدایان سرخکی که در مجلس حضور داشته نذر می‌کند تا نادر شکست نخورد و چون نادر شکست می‌خورد و در حالت شور و هیجان می‌خواهد با خنجر خود را بکشد، ولی دیگران از عمل او جلوگیری می‌کنند.

تیره دستجه و دولتمند

این تیره در نواحی جنوبی و غربی سنجابی ساکن هستند و ابتدا جزء ابوایجمعی تیره چه‌لاوی بوده و گروهی از آنان با چه‌لاویان فارس به این ناحیه مهاجرت کرده‌اند. این تیره شامل دو دسته یا طایفه به‌نام داور ویران و دولتمند بوده است.

 

تیره سرخاوند

سرخاوند به طایفه اسماعیل‌بیک نیز مشهور و کاظم‌خان بزرگ آنان بوده است.

تیره دالیان

تیره‌های صوفی و علی‌ولی که از یک دودمان هستند و مهمترین تیره‌های دالیان ایل سنجابی‌ هستند. در قدیم یک تیره
بوده‌اند. دو برادر به‌نام یارایدال به گویش محلی یاوه‌وال و شیخ عبدال (شیخه‌وال) بنیانگذار این تیره‌ها می‌باشند.

یارابدال با خانواده و افراد خود به سنجابی آمده و تشکیل تیره بزرگی را داده است. می‌گویند شیخ عبدال به‌سوی موصل مهاجرت کرده و در آنجا طایفه و دودمانی تشکیل داده است، به‌طوری که روایت شده است، بزرگان تیره صوفی در اصل درویش و صوفی بوده‌اند.

در زمان تشکیل ایل سنجابی، رئیس مشترک تیره‌های صوفی و علی‌ولی، عزیزخان پسر محمدعلی‌خان بوده که از کدخدایان و مردان نامی محسوب می‌گردیده است.

پس از عزیزخان پسر او صید احمدخان که مردی زیرک و از سواران دلیر ایل سنجابی بوده است. بزرگ و کدخدای دسته علی‌ولی شده است. ریاست و کدخدائی تیره صوفی را کدخدا حسین‌ پسر طاهر و کدخدا شاه مراد برادرش داشته‌اند.

در سال ۱۳۲۷ ش. کدخدایان و بزرگان تیره صوفی، کدخدا خسروخان پسر حسین‌خان، کدخدا داراخان پسر شاه‌مرادخان، کدخدا محمدرحیم، کدخدا غیدان و کدخدا ابراهیم‌خان بوده‌اند.

کدخدایان صوفی به‌تدریج در جلگه ماهی‌دشت املاک و مزارعی خریداری کرده و اکنون در این سرزمین ساکن هستند. کدخدایان علی‌ولی عبارت بودند از: علی‌جان و حسن‌خان پسران صیداحمد و سارو پسر صیدمحمد.

 

تیره‌های کاکا، خسرو، نظکه

این تیره‌ها در اصل یکی و کدخدای مشترک آنان محمدحسین پسر علی‌حسین از معمران ایل سنجابی بوده‌اند. ملک‌حسین، میرحسین و عبدل، برادران محمدحسین‌خان بوده‌اند. بزرگ و کدخدای تیره خسرو تا چند سال پیش علی‌اکبرخان پسر عبدل‌خان بوده و در سال ۱۳۲۷ ش. جعفرقلی پسر میرحسن و صحب پسرعلی‌اکبر و محمد حبیب این سمت را داشته‌اند.

بزرگ و کدخدای تیره‌های کاکا و نظکه، بساط بیک و پس از او پسرش یوسف‌بیک بوده‌اند و سال‌ها پیش این شغل با داراخان پسر یوسف‌بیک بود. وی از مردان دلیر و بزرگ ایل سنجابی بوده است.

تیره کُل‌کُل

کدخدای تیرهٔ کُل کُل، سلیمان‌خان و پس از او حسن‌بیک و سپس خدایارخان و پسرش در این سمت بوده‌اند.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *