در روستاهای استان مرکزی مرسوم بوده است که شب عید، بعد از شام تعدادی از جوانان روستا به صورت تکی یا در گروه های دوتایی و سه تایی برای گرفتن عیدی به منازل دیگران می رفتند. اما آیین خاصی را برای گرفتن هدیه انجام می دادند. آنها کیسه ای را با طناب از روی پشت بام منزل همسایگان جلوی در خانه آنها آویزان می کردند و در حالی که خود روی پشت بام مخفی می شدند، با اشعار خاصی از صاحب خانه تقاضا می کردند که هدیه ای را داخل کیسه قرار دهد. صاحب خانه نیز با قرار دادن هدیه مورد نظر خود و تکان دادن کیسه به جوانان می فهماند که باید کیسه را بالا بکشند.
از جمله اشعار و کلماتی که به کار می بردند، عبارت تخم، تخم بود. به این معنا که داخل کیسه ما تخم مرغ بگذارید.
در روستاي آقچه قلعه در اين شب مراسم شال سان ماخ اجرا ميشود، در اين شب جوانان روستا به گروههاي سه تا پنج نفري تقسيم ميشوند، هر يك از گروهها محدودهاي از منازل روستا را براي خود مشخص ميكند و گروهها به پشت بامخانهها رفته و با استفاده از طناب، چارقدي كه همراه دارند را به داخل ايوان خانه ميفرستند، صاحبخانه كه از اين مراسم مطلع است و متوجه حضور آنها ميشود، تخممرغ، جوراب، پول و يا هر چيز ديگري را كه از قبل آماده كرده است، داخل چارقد آنها ميگذارد.
منبع: www.markazi.irib.ir